صادق زیباکلام و حجتالاسلام احمد رهدار - رئیس موسسه فتوح اندیشه - عصر روز گذشته (یکشنبه) در دانشگاه صنعتی اصفهان درباره موضوع «ماهیت انقلاب اسلامی» با یکدیگر مناظره کردند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه اصفهان، در این مناظره ابتدا زیباکلام سخن خود را با انتقاد از فضای کم سالن برگزاری این مناظره شروع کرد که با شعارهای دانشجویان و تشویق آنها همراه شد. وی سپس با طرح پرسشهایی درباره ماهیت انقلاب پرداخت و پرسید که اساساً انقلاب اسلامی ایران برای چه بوده و خواست مردم در مقطع انقلاب یعنی سالهای 56 و 57 چه بوده است؟
این استاد دانشگاه ادامه داد: اگر از مردمی که در تظاهرات و راهپیمایی شرکت میکردند بررسی میدانی و نظرسنجی به عمل میآمد که علت اصلی نارضایتی شما از رژیم شاه چیست و شاه چه کرده که با او مخالف هستید، نتایجی بدست میآمد که امروز نیز میبینیم هر چقدر از 22 بهمن 57 فاصله گرفتهایم مفاهیم دیگری آمدهاند و جای خواستها و انتظارات و توقعات مردم را پر کرده است.
وی با اشاره به دغدغه کسانی که انقلاب کردند، گفت: امروز اگر روزنامهها را بخوانید و رادیو و تلویزیون را ببینید، نمیتوانید متوجه شوید که دغدغه اصلی مردم برای انقلاب چه بوده است زیرا آنچه گفته میشود، مقدار زیادی تحریف شده است به گونهای که واقعیات انقلاب - چه خواستههای مردم و چه شخصیتهای انقلابی که در انقلاب نقش داشتند - مشخص نمیشود و نسل جدید ما با این موضوعات آشنا نیست و هر چقدر فاصله گرفتیم، مطالب و مسایل و نکاتی که خیلی به انقلاب ربطی نداشت جای ایدهها و اندیشههای اصلی انقلاب را گرفت که البته تاحدودی در انقلابهای دیگر هم وجود دارد.
زیباکلام در ادامه به روایتهای انقلاب اسلامی پرداخت و خاطرنشان کرد: پس از انقلاب، جریاناتی که خلاء قدرت را پر میکنند و قدرت اصلی را به دست میگیرند، یک جهانبینی دارند و سعی میکنند انقلاب را طراحی و آرایش کنند به طوری که نگاه سیاسی را به سمت نگاه سیاسی خود اصلاح و تولید کنند تا حقانیت ایدئولوژی خود را به صورت عینی از ماهیت انقلاب مایه بگیرند.
وی خطاب به دانشجویان گفت: اینکه پدران شما در مورد انقلاب اسلامی و رژیم شاه چه فکری میکردند که انقلاب کردند، با آنچه شما مدنظر دارید خیلی فاصله دارد چراکه شما محصول قرائت ایدئولوژیزده از انقلاب هستید، نه واقعیت انقلاب.
این فعال سیاسی دو راهکار را برای آشنایی نسل جدید با انقلاب اسلامی مطرح کرد و افزود: یا باید فهم خود را از اینکه چرا انقلاب شد ارائه دهید یا اینکه خودتان قرائت حکومتی را قبول نکنید و ماهیت انقلاب را تحقیق کنید، اما باید دید که معضل چه بوده که همه اقشار مختلف جامعه در سال 57 علیه رژیم شاه بپا خواستند و رژیم او را قبول نداشتند؟
در ادامه این مناظره، احمد رهدار، روش بررسی ماهیت انقلاب در ذهن مردم در سالهای 56 و 57 را اساساً روشی ناکافی برای مطالعه یک انقلاب عنوان کرد و گفت: انقلاب در یک سال به وجود نمیآید و باید یک انقلاب را از سه وجه تاریخی، محتوایی و ساختاری بررسی کرد.
رئیس موسسه فتوح اندیشه، وجه تاریخی انقلاب اسلامی را دارای پیشینه عمیقی دانست و افزود: نهضتهای مختلفی که در طول تاریخ به وقوع پیوستهاند، همه در حافظه تاریخی ملت ما نهفته است و انقلاب اسلامی ایران از نظر تاریخی برآیند همه نهضتهای تاریخی 150 سال گذشته و حتی نهضتهای خارج از کشور بوده است.
وی با بیان اینکه "سیری که در نهضتهای ایران داشتهایم، سیر استکمالی بوده است"، تصریح کرد: برخلاف برهههای قبلی، در انقلاب اسلامی سعی شد که نه شاه محور باشد و نه مجلس، بلکه مردم محور باشند. به لحاظ روش، انقلاب اسلامی ایران از بقیه نهضتها متمایزتر و جلوتر است و حضور مردم نیز در آن بهتر است و به لحاظ محتوایی هم انقلاب ما ریشه در اسلام داشته و نقطه ثقل این قیام، یک مرجع و فقیه است.
رهدار اضافه کرد: این انقلاب یک شورش و کودتا نیست، بلکه انقلاب در ادبیات سیاسی یعنی روشها، کانونها و نظام ارزشی که مناسبات اجتماعی را تنظیم میکند به هم میریزد و نهادهای جدیدتری به وجود میآید.
وی در ادامه به نقد قرائت رسمی و غیر رسمی زیباکلام پرداخت و گفت: در ایران فردی که خود این موضوع را مطرح میکند، عضو هیأت علمی دانشگاه پایتخت است و کتابهای بسیاری را چاپ کرده و این قرائت را به راحتی منتقل میکند، اما اینگونه نیست که ماهیت انقلاب تحریف شده است.
به گزارش ایسنا، زیباکلام نیز در ادامه با بیان اینکه "از مردم پیش از انقلاب نظرسنجی نشده است"، گفت: این نظرسنجی صورت نگرفته اما مجموعه آنچه را که در مورد رژیم شاه میتوانیم کنار یکدیگر قرار دهیم، یک تصویر کامل میدهد و ما بدون شناخت ذات رژیم پیشین نمیتوانیم به انگیزه انقلاب پی ببریم همچنانکه بخشی از کار جمهوری اسلامی در این 35 سال انگیزهیابی و جاسازی آن بوده و چون انگیزهسازی کرده مجبور شده است یک تصویر و تصوری از رژیم شاه بسازد که خیلی با واقعیات همخوانی نداشته یعنی دو طرف را حسب نگاه امروز خود بسازد.
وی نکته اساسی برای فهم نظام گذشته را شکاف تدریجی میان تصور از نظام و آنچه بین مردم بوده است برشمرد و تصریح کرد: این شکاف هرچه به سال 57 نزدیک میشویم، بیشتر میشود. ذهنیت یک کشور مترقی پیشرو در ذهن شاه، عامل این شکاف است. وقتی شاه به دنبال یک سری تغییرات در حوزه اقتصادی و اجتماعی بود، برآیند آن منجر به انقلاب سفید و رفراندوم آن در سال 1340 بود که بر حسب آمار کسر قابل توجهی آن را تایید کردند.
این استاد دانشگاه، برنامههای اصلاحی شاه را دارای مشکل ندانست بلکه مشکل اصلی را اینگونه عنوان کرد که "شاه تصور میکرد با این برنامهها میتواند همه مشکلات کشور را حل کند و از این رو روز به روز بین شاه و واقعیتهای جامعه فاصله میافتاد به نحوی که روزنامهها، دولت و مجلس همه تقدیسگوی شاه هستند و حتی رییس مجلس وقت میگوید بالاترین افتخار مجلس برآوردن منویات ملوکانه شاه است و شاه هم در پاسخ به خبرنگاری که مخالفت روشنفکران با رژیم را میپرسد، میگوید کدامیک از برنامههای من درست نیست؟ این دنیای شاه را نشان میدهد".
زیباکلام تصور نفر اول حکومت در حکومتهای دیکتاتوری را بسیار مهم ارزیابی کرد و افزود: نگاه بقیه در این حکومت از دریچه پادشاه خواهد بود. از نظر شاه ارتجاع سرخ و ارتجاع سیاه دو دسته مخالف شاه هستند که هر دو را مخالف پیشرفت کشور میداند و تعداد آنها را نیز بیش از 30 هزار نفر نمیداند در حالی که تنها 5 هزار نفر زندانی سیاسی داشتیم و این نشان از ردپای خیالی و موهومی شاه و فضای مغایر با این در جامعه بود.
رهدار نیز در پاسخ به این اظهارات زیباکلام گفت: این سخنان درست اما ناقص است و برای تبیین یک انقلاب، تحلیل غلطی است چراکه به لحاظ روشی ورود به ذهن مردم و تحلیل مسئولان غلط است و اگر در ذهن رهبر همانی باشد که در ذهن مردم است، او دیگر رهبر نیست و مردم است. مردم ما در دهه 40 نمیدانستند هرچه میکشیم از آمریکاست بلکه باید یک شخصیتی مانند حضرت امام بیاید و به مردم نشان دهد که دشمن ما آمریکاست. اگر حکومت دیکاتوری نباشد تقدیس ایرادی ندارد و مگر میشود در حکومت علی بود و او را تقدیس نکرد؟
وی استناد خود در موضوعات انقلاب را به کتابهایی همچون خاطرات اطرافیان شاه دانست و گفت: نوع دوم کتابها، کتابهایی است که محققان اسنادی آن را نگاشتهاند و بسیار مفید است. مردم رابطه شعبان بیمخها، احزاب و گروهها با انقلاب را میدانند اما آنچه نمیدانند، رابطه حاج شیخ سراج انصاری، علامه طباطبایی و سایر علما با انقلاب است. اگر امام ما میگوید "مردم" یا "مرگ بر آمریکا"، اینگونه نیست که از سوسیالیتها یاد گرفته باشد و اگر اینگونه پیش برود، پس همه در انقلاب نقش داشتند به جز حضرت امام(ره).
رهدار، در ادامه افزود: کسانی که علوم سیاسی خواندهاند و کتاب انقلاب اسلامی دانشگاه را تدریس میکنند دید سیاسی دارند و انقلاب را از نظر سیاسی بررسی میکنند در حالی که باید برررسی شود که چگونه میشود که شخصی میتواند از خارج از کشور مردم را بشوراند. سنگینترین تجارت مردم و موفقترین صفت مردم، دین است چراکه تمام مشکلات اقتصادی و فرهنگی در کشورهای همجوار همچون عراق، سوریه و بقیه نیز بود اما چرا انقلاب در ایران رخ داده است؟
زیباکلام نیز به یک واقعه تاریخی که عصر روز 15 خرداد واقع شد اشاره کرد و گفت: عصر این روز حسین علا، تیمسار یزدانپناه و دو فرد دیگر که همه از خدمتگزاران پهلوی و بسیار با تجربه بودند به حضور شاه میروند و میگویند برخورد 15 خرداد مأموران شاه با مردان بسیار خشن بوده است و روحانیت همواره در این کشور چیزی جز احترام نمیخواسته و چون دوستدار این خاندان هستند این را برای سلطنت خوب نمیدانند و بهتر است شاه دامن خود را از این اقدام پاک کند و بگوید راضی به این کار نبوده است، اما شاه مغرورانه در پاسخ میگوید "از شما چهار نفر خرفتتر پیدا نمیشد که بیاید این مهملات را به من بگوید". انقلاب اسلامی ایران آن روز اتفاق افتاد یا حداقل از این روز شروع شد.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: شاه از اواسط دهه 40 در محاصره "بله قربان گو"های دربار قرار گرفت، کسانی که برای تصاحب منصبهای بهتر باید تملق بیشتری میگفتند و هیچگاه با واقعیتهای جامعه آشنا نشد و همیشه خیال میکرد همه اقشار مختلف مردم او را دوست دارند تا اینکه به تشکیل دولت وفاق ملی تن میدهد و غلامحسین صدیقی و شاپور بختیار برای تصدی نخست وزیری معرفی میشوند و در نهایت بختیار نخست وزیری را میپذیرد و این در حالی است که شاه قیام مردم ایران را برنامههای آمریکایی و انگلیسی میدانست.
وی در ادامه به تبیین چگونگی اسلامی شدن قیام ایران اشاره کرد و گفت: در سال 57 مردم ایران به این باور رسیده بودند که هرآنچه شاه نتوانسته ارایه بدهد و ایجاد کند از جهت آزادی سیاسی، نبود زندانی سیاسی، جمهوریت و قدرت شخص اول حکومت، توسط اسلام ایجاد میشود و با تمام وجود اعتقاد داشتیم که اسلام پتانسیل این را دارد که جامعهای آباد، دموکراتیک و مرفه را ایجاد کند.
در ادامه، رهدار با اشاره به حدیث "الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم"، گفت: شاه یک مزدور خائن ظالم بود و از این روی ملک او نمیتوانست تداوم یابد اما اگر سلوک حضرت امام هم چون سلوک آقای مرعشی یا مرحوم سید احمد آقا خوانساری بود باز هم انقلاب رخ میداد. انقلاب اسلامی ایران یک وجه درونی و یک وجه بیرونی دارد، که ظلم شاه و وابستگان او یک وجه انقلاب بود اما در بعد درونی انقلاب این سوال مطرح است که چرا در میان این همه جریان سیاسی ایدئولوژیک مانند مارکسیسم و لیبرالیسم مردم به سمت اسلام و حضرت امام آمدند و اساسا به این دلیل انقلاب شد که علما آمدند و از اسلام گفتند و گفتمانی جدید بیش از بقیه گفتمانها در دسترس مردم قرار گرفت و بیشتر از بقیه گفتمانها نیز پاسخگوی نیازهای مردم بود.
وی به تبیین وجوه اثباتی و سلبی انقلاب اسلامی پرداخت و افزود: انقلاب ما در بعد اثباتی یک انقلاب دینی بود اما در بعد سلبی انقلابی ضد استکباری و ضد استبدادی بود در حالی که امثال آقای زیباکلام میگویند ما شعار مرگ بر آمریکا را از تودهایها یاد گرفتیم و اینها وارداتی است، اما حضرت امام در اولین کتاب خود در سال 1320 صریحاً به استکبار حمله میکند و این در حالی است که در آن سال هنوز توده شکل نگرفته بود. امام در آغاز دهه 40 در سخنرانیهای حاد خود علیه شاه آمریکا و اسرائیل را به عنوان دشمن اصلی مردم معرفی میکند و از مردم میخواهد که متوجه آنها باشند.
رئیس مؤسسه فتوح اندیشه در ادامه سخنان خود گفت: مردم ایران سیب زمینی نیستند که نسبت به غارت اموال، شرف و عزت خود سکوت کنند. به پا میخیزند و نهضت راه اندازی میکنند و اگر شما نیک بنگرید خواهید دید که همه نهضتهای ایران یا ضد استبداد است، یا ضد استکبار یا هر دو و اگر امام مرگ بر آمریکا نمیگفت، مردم ما این ذهنیت منفی از آمریکا را داشتند.
وی به طرح پرسشهایی از زیباکلام پرداخت و اظهار کرد: به نظر شما آیا در ماهیت انقلاب اسلامی ضدیت با غرب گنجانده شده است؟ آیا اگر بعد از انقلاب مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل گفتیم انحراف از ماهیت انقلاب صورت گرفته است؟ به لحاظ فلسفی هر ماهیتی غیری دارد و آیا انقلاب اسلامی غیری دارد و اگر دارد این غیر خنثی است؟ پیشنهاد میکنم اسناد ساواک را که در پنج جلد جمعآوری شده است ببینید که در آن مراجع بزرگ آن زمان یعنی آیات عظام مرعشی، شریعتمداری، گلپایگانی، اراکی و حضرت امام بیانیههایی علیه رژیم و آمریکا و اسرائیل صادر کردند.
به گزارش ایسنا، در ادامه برخی دانشجویان به بیان نظرات خود در قالب تریبون آزاد پرداختند که گاه با تشویق دیگر دانشجویان همراه شد.
پس از آن، رهدار خطاب به دانشجویانی که خواهان آزادی بودند، گفت: امثال آقای زیباکلام در کشور کم نیستند که به ایراد نظرات خود میپردازند و مشکلی برایشان به وجود نیامده است، اما عدهای که دم از قانون میزنند وقتی دیدند صحنه را باختند به راهکار قانون برای تقلب تن ندادند و برخی خیال میکنند هر چقدر صدایشان بلندتر باشد، منطقیتر و با حقانیت بیشتری سخن میگویند در حالی که چنین نیست.
زیباکلام نیز در ادامه صحبتهای خود، با اشاره به اینکه مسأله امروز جامعه ما، ضدیت با آمریکا یا مرگ بر آمریکا نیست، تاکید کرد: اگر در گذشته هم دغدغه ما مرگ بر آمریکا بوده، امروز دیگر نیست.
وی در ادامه به الگوهایی همچون کره، برزیل، آرژانتین و کشورهای اروپایی اشاره کرد و گفت: جامعه باید به سمت و سویی برود که اگر کسی چراغ به دست نبود، مردم، احزاب، تشکلهای سیاسی و مطبوعات حاضر باشند. پیشتر تصمیمات شاه توسط خود شاه گرفته میشد و اگر مایه خوشبختی یا بدبختی مردم میشد، باعث آن خود شاه بود و این روایت که شاه برای آب خوردن هم از آمریکا اجازه میگرفت، روایت تحریف شده پس از انقلاب است و من یک سوال از آقای فردوست دارم که شما چطور در مدت 35 سال رفاقت نزدیک با شاه متوجه نشدید شاه یک انسان پست، رذل، خائن و وطنفروش بود، اما پس از انقلاب به این نتیجه رسیدی؟!
زیباکلام خطاب به دانشجویی که در مورد اسرائیل پرسشی را مطرح کرده بود نیز اظهار کرد: من اسرائیلی را به رسمیت میشناسم که سازمان ملل در سال 1948 به رسمیت شناخت. اراضی اشغالی را خودشان نیز به تعبیر "اراضی اشغالی" به کار میبرند و قبول دارند که اشغال کردهاند.
انتهای پیام


نظرات